سلام

هرروز به يادش امروزوفردا ميكنم..

نميدانم كي دوباره آن آرامش راياد ميكنم..

ممنون از همگي

التماس دعاخيلي زياد

سلام...

خيلي خوب شد كه اين وبلاگ رو درست كردين...

وقتي صفحه باز شد تو چند ثانيه 14 روز از جلو چشمم گذشت ...

بوي عود ... صداي اذان... آميـــــــــن .....باز هم آمين ...

ستون ... چندتا ستون ؟؟؟ ....

ديد مجنون را يکي صحرانورد
بربه رو پشته اي بنشسته فرد

صفحه اش از خاک و انگشتان قلم
بر به روي خاک هي ميزد رقم

گفت کاي مجنون بي دل کيست اين؟
مي نگاري نامه بهر کيست اين؟

گفت: مشق نام ليلي مي کنم
خاطر خود را تسلي مي کنم

چون ميسر نيست با من کام او
عشق بازي مي کنم با نام او

راستي خانوم احمدي، عادت كرديم به عكسهاي هر پُستتون!اين پُست پس چرا عكس نداشت؟

مراقب حال معنوي خودتون باشيد .... لذتي دارد عشق‏بازي با محبوب آن هم بعد از پاكي ِاحرام ...

هميشه مُحرم بمانيد

محتاج دعاي خير