اشتياقي كه به ديدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و داند دل من
به اميد روزي كه به همراه مهدي فاطمه در طواف خانه دوست مناجات اميرالمؤمنين در مسجد كوفه را بخوانيم.
سلام بر دلهايي كه در كلاس انتظار غيبت نكرده اند.
اللهم عجل لوليك الفرج
حاج خانم خيلي التماس دعا.
خدايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا دلتنگيم...
روزشماري مي کرديم تا موعد ثبت نام عمره دانشجويي برسه... با ديدن قانون جديد دلم شکست... از ته دل آه کشيدم...
حداقل ما حال همو خيلي خوب مي فهميم... حاج خانوم خيــــــــــــلي التماس دعا، اين بار نيستيم كه با مراجعه هاي گاه و بيگاهمون مزاحمتون بشيم و با سوالاي جور واجورمون وقتتونو بگيريم
خيـــــــــــــــــــــــلي التماس دعا... خيـــــلي خوشحالم كه مي ريد...خيــــــــــلي...
خدايـــــــــــا،خدايـــــــــــــــــــــا مي دونيم كه اگر بخواي و دعوتمون كني به هر طريقي شدنيه.... خدايا از خودت مي خوام... از ته ته ته دلم ... در آتش شوقت مي سوزيم....
خدايـــــــــا منتظريم... منتظريم تا با تمام وجود بگيم لبّيك.. الّلهم لبّيك
man un barnamaro nadidam,ama ba khoondane matlabe haj agha natoonestam joloye ashkamo begiram.haj khanoom eltemase 2a darim.har moghe unja delet shekast maro faramoosh nakon
سلام
واقعا يك سفر تكرار نشدني بود تازه دارم مي فهمم
شرمنده!
غلط املايي داشت.بزاريد به حساب خستگي چشمام
نه ضعف املا!
منم ديدم اونچه كه شما ديدين و دلتون رو لرزوند.مي خواستم بگم منم همينتور
البته همراه پدر و مادرم كه اونا هم پارسال مشرف شدن
نگاه هاي بقيه ي اعضاي خانواده هم به اشكاي ما 3 نفر بود!
به حاج خانوم سلام برسونين و بگين اگه شبا رفتن مسجدالحرام به ياد اون شبايي كه تا صبح اونجا با هم سر كرديم بيافتن و دعاي خيري بدرقمون كنن.
بي صبرانه مشتاق ديدارتون هستم.
سلام خوشحالم كه شما هم اشتي كرديد
هر بار از جلوي در ورودي دانشكده رد ميشوم ثبت نام عمره را ميبينم همه بچه ها ازم ميپرسند چطور بود واين فراق را به يادم مي اورند اين روز ها بغضي كه راه گلومو سد كرده اشكهايي كه توي جواب سوالهاشون مياد واتشي كه هربار به دلم ميوفتد وگذر روزبه روزش به يادم مياره كه امسال نميرم اخه من توي اين2سال هر سال ديدمش چطور منو بد عادت كرده وحالاچطور فكر كنم كه گنبدخضرارا بقيع را نميبينم چطور لبيك نگويم ودورش نگردم اي كاش ميشد تا حاج خانم نرفتنداون جلسه گذاشته ميشد كه ببينيمشان تا ماهم سلاممان را به ايشان بدهيم تا به ديار يار ببرند جلوي اشكهامو نميتونم بگيرم
التماس دعا خيلي زياد