سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  سیزده به در ... مدینه
[ و به نویسنده خود عبید اللّه بن ابى رافع فرمود : ] دواتت را لیقه بینداز و از جاى تراش تا نوک خامه‏ات را دراز ساز ، و میان سطرها را گشاده دار و حرفها را نزدیک هم آر که چنین کار زیبایى خط را سزاوار است [نهج البلاغه]
آنلاین
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
77131
بازدیدهای امروز وبلاگ
10
بازدیدهای دیروز وبلاگ
2
منوی اصلی

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره ی مـــــــا
سیزده به در ... مدینه

حکایت ما حکایت بادیه نشینانی است که تازه فهمیده اند چگونه از زلال هستی به راحتی گذشته اند... و حالا برآنند که طعم خوش زندگی را تنها به خاطر بسپرند که زود گذشت و رویایی بود شاید تکرار نشدنی...

لوگوی وبلاگ
سیزده به در ... مدینه
نوشته های
اطلاعیه ها
محمد عباسی
افسانه احمدی
سیده زهرا حسینی
مرضیه قیومی
منصوره ناصری
زهرا مرادی
ناهید سیف اللهی
خدیجه کدخدایی
سیدمحمدرضا واحدی
فرززانه خراسانی
اوقات شرعی
لینک دوستان

لبگــزه
مُحرم حرم
این دل سوخته

لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   منصوره ناصری  

عنوان متن دل نوشته چهارشنبه 87 اردیبهشت 11  ساعت 1:52 عصر

سلام

نوشتن تنها وسیله ای بود که میتونستم خودم رو از این دلتنگی چند وقته نجات بدم.می دونم پامو از گلیمم دراز تر کردم ولی از کسایی که دستی تو نوشتن دارن می خوام به بزرگی خودشون ببخشن.

رویای صادقه

 

نمی دونم شما از این سفر چه تعبیری دارید ولی من یک چیز بیشتر نمی تونم بهش نسبت بدم:

" یک رویای صادقه "

میگن اگه کسی خواب ببینه که تو مسجدالحرامه و کعبه را مقابل خودش ببینه می تونه مطمئن باشه که خوابش یه حقیقت زیبا بوده که در عالم رویا درکش کرده.قبلا چند بار خواب دیده بودم که دارم دور خونه خدا می چرخم و با خدا حرف می زنم.هر بار که از خواب می پریدم با خودم میگفتم یعنی میشه؟

یعنی میشه یه روز روبروی قبه الخضرا بایستم و جواب سلام مولام رو بدم؟

یعنی میشه کنار بقیع بایستم و برای غربت چهار ستاره بقیع گریه کنم؟

یعنی میشه زل بزنم به خونه خدا و تا سیراب نشدم پلکامو رو هم نذارم؟

شد!!!ولی حالا روزی صد بار با خودم میگم:"حیف و صد افسوس که  ... "

حالا می فهمم بی تابی های پدرم رو برای دوباره رفتن. حالا می فهمم نگاه های غریب و مشتاق مادرمم رو لحظه بدرقه خودم.

تو مکه و مدینه بارها و بارها به بچه ها گفتم که الان خوابیم وقتی برگردیم تازه می فهمیم که کجا بودیم و ...

حالا هم با تمام وجود می خوام که دوباره بخوابم و ...


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

وبلاگ حلقـــه
سلام
سفری دیگر
تو میروی به سلامت ....سلام ما برسانی..
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ