سلام منصوره خانوم... ما همسايه رو به رويي بوديمااا... دلم برات تنگ شده و براي همه همسفراي خوبم.....
بدون كه فقط تو نيستي كه افسوس مي خوري... ما لحظه هامون با آه پر شده... با آرزو.... با اشك و تمنا... اي خداااااااا....
وااااااااااااااااي
من واقعا شرمندم.اينا رو بذار به حساب روزگار
ولي از همين الا دارم براي 2 خرداد روز شماري مي كنم.
به اميد ديدار
به به منصوره خانم،
چه عجب، اوقات پر شما اجازه دادند خانم خانمها،بي معرفت نميگي يكي دلش برات تنگ شده چي كار بايد بكنه،بالاخره دانشگاه و درس و كارهاي فوق برنامه براي شما وقت نمي ذاره،ولي تكليف اين دل ما كه 14 روز با شما بوده،و با شما انس گرفته را كي روشن ميكنه؟؟؟؟؟؟
به هر حال من كه هميشه به يادتم،برات دعا مي كنم و با ياد لحظات بسيار خوبي كه با هم داشتيم،دلمو روانه ي مسجدالحرام و مسجدالنبي مي كنم و از خداي مهربون ميخوام كه زيارت دوباره به همراه شما نصيب من بكنه، در ضمن يه چيزي ديگه هم ميخواستم بگم كه انشاءالله خصوصي تر عرض مي كنم،راستي يادم رفت بگم متنت خيلي قشنگ بود،ترشي نخوري يه چيزي ميشي ولي واقعا سخن كه از دل برآيد بر دل نشيند،آفرين.
عكسهاي خصوصي و تكيت رو هم به ميلت ميفرستم انشاءالله.فقط ميلت را برام بفرست.
انشاءالله 2 خرداد ببينمت.
ممنون از همتون
اميدوارم 2 خرداد ببينمتون
من هم از آن فن و فنون دانم
كه جنون زايد از فنون دلم
كلماتت چو تيشه فرهاد
سلام همسفر !
افرين خيلي قشنگ بود
حرف دل من و شايد خيلي ديگه از بچه ها رو نوشتي
سلام منصوره جون
خيلي هم خوب مي نويسي وقتي حرفات از ته دلت باشه نگران اين نباش كه يه نويسنده ي ماهر نيستي مطمئن باش حتما به دل مي شينن اونم دلاي ما كه منتظر تلنگر با نوشته هاي شماست تا دوباره هوايي بشه پس ادامه بده و ما رو چشم انتظار نذار.الهي دوباره به قول خودت بخوابيم.
التماس دعا