چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ مينا 
امروز دل منم خيلي گرفته بود. يه بغض که ديگه داره کهنه ميشه داشت خفم ميکرد. نه ميشه با کسي حرفي بزني نه ميشه يه گوشه ي خلوت پيدا کني که يه دل سير گريه کني. تنها چيزي که به ذهنم رسيد اين بود که برم جائي که حال و هواش مثل مدينه باشه. امامزاده صالح!