راه توبه هرقدم که پویندخوش است
وصل تو به هر سبب که جویند خوش است
هاجر یعنی ترس، هاجر یعنی امید،من هم در میان سرزمین عشق تو هاجرم
گام می نهم به امید رحمتت
بر میگردم نگران از غضبت
7 بار مشق امید و ترس...عاشقانه ...
1.مرا می بخشی یا نه؟
2.مرا می پذیری یا نه؟
3.آب رحمتت خاک گناهانم را می شوید یا نه؟
4.اسماعیل جان من در کنار خود چشمه عشق را مییابد یا نه؟
5.زم زم نامت روحم را سیراب می کند یا نه؟
6.امید وصالی هست یا نه؟
7.به نگاه مهربانت می رسم یا نه؟
و من 7بار این راه را می پیمایم و خود را به امید تو می رسانم!!!
زیرا تو خود گفتی :بر نفست رحمت نوشتی
این برترین مژده هاست!!!
صفا و مروه من تا جان هست ادامه خواهد داشت...
پایان این رفتن و آمدن آنجاست که بگویم:
خدایا آنچه را که گفتی بر خود حرام کنم، اکنون حلال می کنم ،چون این هم حکم توست...
قسم به لحظه تقصیر،کوتاهی مرا در عبادتت ببخش!!!
|