نویسنده مطالب زیر: سیدمحمدرضا واحدی
کاش می شد
|
چهارشنبه 87 خرداد 22 ساعت 11:51 عصر |
نمی دونم چی بگم والله
دیروز از ستاد عمره ی دانشجویی زنگ زدند و گفتند: ستاد تصمیم داره تو با کاروان عمره ی دانشجویی پسران هم بری.. آماده باش 26 تیرماه با کاروان پسران از تهران پرواز دارید...
آهی از نهاد کشیدم که طرف هم فهمید... با حسرت گفتم ای کاش می شد.. اما من در سازمانی کار می کنم که اجازه نمی دن بیشتر از یک سفر در سال بریم..
گفت: مرخصی بدون حقوق بگیر...
گفتم: من حاضرم یه چیزم دستی بدم و برم اما کو موافقت؟
همسفرای خوبم! دعا کنین بشه .. که اگه خدا بخواد تمام دنیا هم نمی تونن مانع بشن .. قول می دم اونجا حسابی برای همه تون دعا کنم و برای همه تون نماز بخونم و طواف کنم.. قول مردونه.. همونطوری که تو سوریه بیاد همه تون بودم اونم از نوع به شدت..
خدایا ! دستم را بگیر.. می شود آیا ؟
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|