حکایت ما حکایت بادیه نشینانی است که تازه فهمیده اند
چگونه از زلال هستی به راحتی گذشته اند... و حالا برآنند که طعم خوش
زندگی را تنها به خاطر بسپرند که زود گذشت و رویایی بود شاید تکرار
نشدنی...
مژده بدم.. امروز با دکتر صحبت می کردیم.. قرار شد سه شنبه همدیگر رو ببینیم و برای جلسه ی مورد نظر که اکثر دوستان اعلام آمادگی کردند برنامه ریزی کنیم... دعا کنید